بزرگنمايي:

سیاست و بازاریابی - ویجیاتو / اکنون ما در شرایط خوبی به سر نمی‌بریم. اگر پخش شدن گسترده‌ی ویروس کرونا در سراسر جهان و قرنطینه شدن مردم در خانه‌هایشان کم بود، یک سری از مردم هر در حال بدتر کردن اوضاع هستند. از یک سو، خبرگزاری‌های مختلف با پخش اخبار ناامید کننده و تعداد مرگ و میرها به صورت پشت سر هم، حسابی روحیه‌مان را خرد کرده‌اند. از سویی دیگر هم به خاطر اقدامات یک مشت موجود عجیب‌الخلقه که اصلا به اخطارها توجهی نمی‌کنند، از زمین و زمان شاکی شده‌ایم. در چنین شرایطی، کاملا قابل درک است که تعدادی از مردم در وضعیت جالبی نباشند و هر روز دچار استرس شوند.
پس شاید بد نباشد با انجام یک سری بازی خاص، کمی به آرام کردن اعصاب و روانمان بپردازیم.
Bejeweled 3
اگر به دنبال یک بازی به شدت آرامش‌بخش و در عین حال جذاب هستید، Bejeweled 3 بهترین گزینه‌ی ممکن است. این سری همواره یکی از پرچمداران ژانر آرکید Match 3 (جور کردن سه آیتم یکسان در کنار هم برای ناپدید کردنشان) محسوب شده و بعدا باعث ساخت عناوینی همانند Candy Crush Saga شد. اما نسخه‌ی سوم جایی بود که میزان سرگرم‌کنندگی و ارزش آن با وجود 8 مود بازی مختلف و امکان لحاظ شدن امتیازات دوستان‌تان در Leaderboardها، به حد والایی رسید.
از بین این هشت مود بازی مختلف نیز، Zen از شهرت بیشتری نسبت به سایرین برخوردار است. این مود که با همکاری دانشمندان مختلف تولید شده است، از تکنیک‌های مختلف پزشکی‌ که مرتبط با علوم حاشیه‌ای، متافیزیک و بیوفیدبک هستند، استفاده می‌کند تا از میزان استرس کاربران کاسته و آن‌ها را آرام کند. یعنی شما می‌توانید در هر لحظه که بخواهید، به فعال‌سازی ماژول‌هایی همچون شبیه‌سازی تنفسی، صداهای محیطی (همانند بارش باران یا موج‌های خروشان دریا)، نمایش جملات الهام‌بخش و یا نویزهای فرکانس بالا بپردازید تا تجربه‌ی آرامش‌بخش خودتان را شخصی‌سازی کنید. اگر هم نخواهید این کارها را بکنید، خود بازی با پخش موسیقی‌های آرامش‌بخش در سبک الکترونیک و غیرفعال کردن امکان Game Over شدن، به شما اجازه می‌دهد که تا ابد به پیشروی ادامه دهید.
Glass Masquerade 1 & 2
سری Glass Masquerade از آن دسته بازی‌هایی هستند که همانند بازی ایرانی «انگاره»، جذابیتشان برای کسانی که با منبع الهام آن‌ها آشنا باشند، دو چندان می‌شود. این عناوین با ترکیب سبک پازل با هنر شیشه‌رنگی یا همان Art Deco که در فرهنگ خودمان هم قدمت فراوانی دارد، ساخته شده‌اند. درست همانند بازی‌های کاشی‌چینی قدیمی روی پلتفرم PC، شما در طول هر مرحله فقط می‌بایست به جایگذاری درست قطعات شیشه در کنار هم بپردازید. با اتمام هر کدام از این مراحل نیز، یک طراحی هنری خاص که حالا یا به یک کشور یا موضوعات جادویی مختلف ارتباط دارد، روی زمین بازی شکل خواهد گرفت.
در حالت معمولی، خود بازی کار چرخش قطعات را برایتان انجام می‌دهد تا خیلی به دردسر نیفتید. ولی چنانچه به دنبال سختی بیشتری باشید، می‌توانید مود Hard را فعال کنید تا امکان چرخش آزادانه‌ی قطعات برایتان فعال شود. جالب است بدانید که نسخه‌ی اول این سری روی پلتفرم موبایل هم پورت شده است و می‌توانید آن را به رایگان از فروشگاه‌هایی مثل گوگل پلی دریافت کنید. ولی در این صورت، هم گرافیک هنری بازی در حد نسخه‌های اصلی نیست و هم برای تجربه کردن تمام مراحل، مجبور به خرید نسخه‌ی پریمیوم هستید.
GRIS
شاید بازی GRIS در بین تمامی عناوین این لیست، عنوان به شدت زیباتر و آرامش بخش‌تری باشد. تقریبا هر چیزی که در این بازی می‌بینید، فریم به فریم با کمک یک نقاش ماهر با نام Conrad Roset و با دست طراحی شده است. در نتیجه، هر لحظه از آن بیشتر به یک تابلوی نقاشی زیبا شباهت دارد تا یک صحنه‌ی تصویربرداری شده از بازی‌های ویدیویی. از طرفی دیگر هم، این نوای به شدت دلنشین ویولن و پیانو است که در سرتاسر این عنوان، شما را همراهی می‌کند. پس احتمال زیادی دارد که همانند خود من، آن قدر از بازی لذت ببرید که خستگی‌های روزانه و اعصاب خردی‌های ناشی از وضعیت فعلی را حتی برای مدتی اندک، از یاد ببرید.
البته باید به یک نکته هم توجه داشته باشید. به خاطر پرداختن GRIS به مفهوم پنج مرحله‌ی اندوه (The Five Stages of Grief) پس از روشن شدن وقایع بازی در پایان این عنوان، ممکن است احساساتتان جریحه‌دار شود. پس اگر در اواخر آن حسابی ناراحت شده و یا به گریه افتادید، نگویید که به شما هشدار نداده بودیم.
Stardew Valley
معمولا بازی‌های سبک مزرعه‌داری و مخصوصا Animal Crossing و Harvest Moon، گزینه‌های ایده‌آلی برای آرام شدن در شرایط کنونی هستند. اما از آنجایی که این عناوین در چند سال اخیر مداوما در انحصار کنسول‌های مختلف بوده‌اند و دسترسی به آن‌ها کمی سخت شده است، شاید بد نباشد که جایگزین‌هایی قابل دسترس‌تر را به جای آن‌ها معرفی کرد.
اگر به دنبال نزدیک‌ترین تجربه به عناوین فوق هستید، در این صورت Stardew Valley بهترین گزینه‌ی ممکن است. درست است که بررسی کردن موارد مختلفی مثل وضعیت آب و هوایی برای تعیین زمان آبیاری محصولات و از این نوع کارها در ابتدا خیلی سخت است، اما در ادامه حسابی به آن‌ها عادت خواهید کرد.
حتی با پیشروی بیشتر، با رویدادهای مختلفی نیز روبرو خواهید شد که هر کدامشان باعث ایجاد یک دنیای زنده‌تر و افزایش میزان تنوع می‌شوند. جالب است بدانید که بازی حتی روی پلتفرم موبایل هم پورت شده است. پس در صورتی که نمی‌توانید و یا نمی‌خواهید آن را روی پلتفرم اصلی‌تان انجام دهید، می‌توانید از این روش استفاده کنید. البته توجه داشته باشید که در صورت تجربه کردن بازی بر روی پلتفرمی به غیر از PC، توانایی استفاده کردن از حجم عظیمی از مادها را از دست خواهید داد.
Slime Rancher
Stardew Valley به عنوان یک بازی مزرعه داری، گزینه‌ی بسیار خوبی است. اما اگر می‌خواهید قضیه را کمی دوست داشتنی‌تر کرده و پرورش حیوان را هم به آن اضافه کنید، در این صورت Slime Rancher بهترین انتخاب است. در این بازی هیچ خبری از کارکترهای قابل مشاهده نیست؛ فقط خودتان هستید و تعداد بسیار زیادی موجود ژله‌ای دوست داشتنی برای جمع آوری کردن. تنها کاری که باید بکنید، این است که در محیط بازی بگردید، به جمع آوری Slimeها و گیاهان مختلف بپردازید و با پرورش دادن آن‌ها، ماده‌ای با ارزش به نام Plort را جمع آوری کنید. البته بهتر است مراقب باشید که این Plortها توسط موجودات داخل بازی خورده نشوند، وگرنه کمی ماجرا تغییر می‌کند.
Tetris Effect
احتمالا اولین چیزی که با دیدن این مورد به ذهنتان رسیده، این است که تتریس چگونه میتواند آرامش بخش باشد. نکته اینجاست که این نسخه از تتریس، زیر نظر خالق عناوینی همچون Rez و Space Channel 5 یعنی آقای تتسویا میزوگوچی توسعه یافته است. پس اگر با هرکدام از این عناوین آشنایی داشته باشید، اکنون دقیقا می‌دانید که باید انتظار چه چیزی را بکشید.
بازی Tetris Effect به ترکیب فرمول همیشگی (و موفق) این سری با جلوه‌های صوتی و تصویری خارق العاده پرداخته است. نتیجه‌ی این ترکیب هم به محصولی تبدیل شده که هر مرحله‌اش از یک پالت رنگی، اتمسفر و صداگذاری خاص بهره می‌برد. از سویی دیگر، استفاده از یک سیستم داینامیک و تغییر پذیر نیز باعث شده تا پدیدار شدن جلوه‌های گرافیکی و میکس شدن موسیقی‌ها، کاملا بر طبق سرعت و سبک بازی کردن شما تنظیم شود. در نتیجه، با هر بار انجام مراحل و یا تغییر سبک بازی خود، یک تجربه‌ی متفاوت خواهید داشت.
Flower و Journey
حتما دارید با خودتان فکر می‌کنید که چرا دو بازی مختلف را در یک گزینه ذکر کرده‌ام. دلیل چنین اقدامی، این است که هر دو عنوان فوق توسط اعضای استودیوی Thatgamecompany ساخته شده‌اند و از نظر ساختاری، فرق خیلی زیادی با هم ندارند. در نتیجه نوشتن در مورد هر کدام از آن‌ها، فقط به تکرار چند باره‌ی مکررات می‌انجامید. هر کدام از این بازی‌ها شما را مجبور می‌کنند که بدون چالش خیلی خاصی، در محیط‌های مختلف به ماجراجویی و گشت و گذار بپردازید. مثلا در Flower یک نسیم خواهید بود که وظیفه‌ی شکفته کردن گل‌ها را دارد و در Journey نیز در نقش یک مسافر ظاهر می‌شوید که باید خودش را به قله‌ی کوهی برساند.
اما نکته‌ای که بازی‌های ساخته شده توسط اعضای این استودیو را از سایر عناوین متمایز می‌کند، استفاده‌ی درست از جزییات صوتی و تصویری است. نه تنها جلوه‌های گرافیکی این عناوین بسیار زیبا و رنگارنگ است، بلکه استفاده از یک سیستم موسیقی داینامیک نیز بیشتر از قبل به درگیر شدن شما در دنیای آن‌ها کمک می‌کند. با این حال، باید به یک موضوع مهم توجه داشته باشید. از آن‌جایی که هسته‌ی اصلی این عناوین بر مبنای گشت و گذار در محیط طراحی شده است، شما گیم پلی چندانی را در آن‌ها نخواهید یافت. در نتیجه اگر از چنین سبکی خوشتان نمی‌آید، احتمالش وجود دارد که نتوانید با آن‌ها ارتباط برقرار کنید.
Abzu
درست همانند دو بازی پیشین، گیم پلی Abzu نیز تنها شامل گشت و گذار در محیط می‌شود. البته این موضوع جای تعجبی هم ندارد، چون هم کارگردان و هم آهنگساز این بازی، قبلا در استودیوی Thatgamecompany در مراحل ساخت دو بازی Flower و Journey همکاری کرده بودند. تنها کاری که در Abzu می‌بایست انجام دهید، این است که در نقش یک غواص، اعماق اقیانوس‌ها و دریاها را بپیمایید و شگفتی‌های داخل آن‌ها را نظاره کنید. به لطف جلوه‌های صوتی و بصری این عنوان نیز، می‌توانید اطمینان داشته باشید که تجربه‌ای در حد و اندازه‌های عناوین پیش‌تر اشاره شده، انتظارتان را می‌کشد.