بزرگنمايي:
سیاست و بازاریابی - شان پارکر کارآفرین مشهور دوران داتکام بود که نپستر را راهاندازی کرد و بعدا بهعنوان اولین مدیرکل فیسبوک مشغول به کار شد.
شان پارکر (Sean Parker)، کارآفرین آمریکایی دنیای فناوری، در سالهای اوجگیری استارتاپهای حوزهی اینترنت ، یعنی حباب داتکام، بهشهرت رسید. او یکی از کارآفرینان جوان آن زمان بود که سرویس اشتراک فایل نپستر (Napster) را راهاندازی کرد. در جوانی، وی بهلطف اشتیاق فراوان سرمایهگذاران به شرکتهای نوآور دنیای فناوری به ثروت رسید و امروزه هم از فعالان جدی انجمنهای خیریه محسوب میشود.
شاید شهرت اصلی شان پارکر برای بسیاری از کاربران امروزی، سِمَت و فعالیت او در سالهای ابتدایی راهاندازی فیسبوک باشد. پارکر از اولین مشاورانی بود که به مارک زاکربرگ مراجعه کرد و بهسرعت بهعنوان اولین مدیرکل استارتاپ مشغول به کار شد. او اکنون دیگر در فیسبوک فعالیت نمیکند؛ اما نقش مهمی در شکلگیری فرهنگ سازمانی آن در روزها و سالهای ابتدایی و توسعه و مقیاسدهی استارتاپ ایفا کرد. پارکر پس از فیسبوک به فعالیتهای جدی کارآفرینی در دنیای فناوری ادامه داد. او بهعنوان همبنیانگذار در استارتاپهایی همچون Plaxo ،Causes ،Airtime.com و Brigade فعالیت کرد. پارکر امروزه بیش از همه به فعالیتهای خیرخواهانه شناخته میشود. او مؤسسهی خیریهای بهنام بنیاد پارکر را اداره میکند. بنیاد پارکر تمرکز خود را به فعالیتهای خیرخواهانه در حوزههای علوم زیستی و سلامت عمومی و فعالیتهای اجتماعی معطوف کرده است. داستان زندگی پارکر با فرازونشیبهای بسیاری همراه بوده است. او در جوانی عادتها و رفتارهای عجیبی در هزینهکردن سرمایهی کسبشده از استارتاپهایش داشت و حتی سابقهی دستگیری هم در کارنامهاش دارد. اگرچه خود پارکر فیلم «شبکهی اجتماعی (Social) را بیشتر داستانی ساختگی میداند، بههرحال جاستین تیمبرلیک با بازیکردن نقش پارکر در آن فیلم، جنبهی جالبی از سبک زندگی کارآفرین خبرساز سیلیکونولی در سالهای ابتدایی قرن بیستویکم را نشان داده است. طبق آخرین آمارها، ثروت پارکر 40 ساله 2/6 میلیارد دلار است که هنوزهم او را در میان ثروتمندان سیلیکونولی قرار میدهد.
شان پارکر 3 دسامبر 1979 در هرندان ویرجینیا بهدنیا آمد. مادرش، دایان پارکر ، بازاریاب تبلیغات تلویزیونی بود و پدرش، بروس پارکر ، بهعنوان اقیانوسشناس برای دولت ایالات متحده فعالیت میکرد. شان ازطریق پدرش با دنیای کامپیوترها آشنا شد. زمانیکه هفت ساله بود، پدرش برنامهنویسی روی دستگاه Atari 800 را به او آموزش داد. بروس پارکر زندگی کارآفرینی را فدای زندگی خانوادگی کرده بود. او به پسرش توصیه میکرد «اگر به ریسککردن نیاز داری، پیش از خانوادهدارشدن ریسک کن». آشنایی زودهنگام شان با دنیای کامپیوترها باعث شد اکثر تفریحها و بازیهایش در کودکی و نوجوانی حول برنامهنویسی شکل بگیرد. پارکر اکثر اوقات فراغت خود را به هککردن و برنامهنویسی میگذارند. داستان جذاب و پرهیجان زندگی شان پارکرِ مشهور از همان نوجوانی و اولین تجربههای هک شروع شد. بهترین داستان زندگی شان پارکر را میتوان در مقالهای از رسانهی vanityfair مطالعه کرد. FBI شان پارکر 16 ساله را بهجرم هککردن سازمانهای بزرگ و مراکز نظامی دستگیر کرد
شان پارکر برای تحصیل در دبیرستان به مدرسهای در همان منطقهی ویرجینیا رفت. در یکی از روزها که او در مدرسه و کلاس درس حضور داشت، یادداشتی از دفتر دبیرستان به دستش رسید که پدرش منتظر او است. یادداشت میگفت پدر شان برای بردن او به مطب ارتودنتیست به مدرسه مراجعه کرده بود؛ اما شان اصلا قرار ملاقاتی با ارتودنتیست نداشت. او از همان یادداشت متوجه شد قطعا مشکلی انتظارش را میکشد. زمانیکه شان از کلاس درس بیرون و بهسمت پدرش رفت، بروس او را با عصبانیت به خودرو هدایت کرد. پدر و پسر بهسمت خانه رفتند و شان همانجا با اولین ماجرای دشوار زندگی فناورانهی خود روبهرو شد. گروهی از مأموران FBI در خانه حضور داشتند. آنها در حال بررسی اسناد گوناگون در خانه و کامپیوتر شخصی رومیزی شان بودند. پس از چند سال از اولین رویاروییاش با مأموران FBI، شان پارکر به کارآفرینی در سطح جهانی تبدیل شد. در 16 سالگی، موفق شده بود به شبکهی چندین شرکت بزرگ و مشهور نفوذ و حتی سیستمهای امنیتی نظامی را نیز هک کند. یکبار که پدرش او را بهدلیل کار زیاد با کامپیوتر تنبیه و کیبورد را قطع کرده بود، پارکر موفق نشد از شبکههای هکشده خارج شود. همین داستان باعث شناسایی IP و دستگیریاش شد. ازآنجاکه شان در زمان هک سیستمها کمتر از 18 سال داشت، تنها به گذراندن دورهی خدمات اجتماعی محکوم شد.
ورود جدی شان پارکر به دنیای کارآفرینی، در 19 سالگی رخ داد. در سال 1999، وی به نوجوانی کوچکتر از خود بهنام شان فنینگ کمک کرد تا سرویس اشتراک فایل نپستر را راهاندازی کند. دوران داتکام از سال 1995 شروع شده بود و در آن سالها، همهی نوجوانان و جوانان آمریکایی بهدنبال راهاندازی استارتاپ بودند. سرویس نپستر در ابتدا با هدف اشتراک رایگان موسیقی بین کاربران راهاندازی شد و بهنوعی اولین انقلاب در صنعت موسیقی آنلاین را رقم زد. بسیاری از فعالان دنیای فناوری و خصوصا حوزهی اینترنت، پارکر را الهامبخش دنیای وب میدانند و برخی از دوستان و همکاران و همراهانش در دوران اوجگیری روحیهی کارآفرینیاش، پارکر را «نابغه» مینامند. درواقع، پارکر نهتنها دنیای کامپیوتر و شبکههای وب را بهخوبی میشناخت؛ بلکه نیاز مردم به استفاده از آنها را نیز بهخوبی درک میکرد. او بهخوبی میدانست چگونه میتوان اینترنت و وب را به زندگی روزمرهی مردم وارد کرد. پارکر با وجود نبوغ زیاد، هیچگاه تعهد چندانی به استارتاپهایش نداشت
همانطورکه گفته شد، ورود پارکر به دنیای کارآفرینی و کسب ثروت از استارتاپ، در اوج نوجوانیاش شکل گرفت. شاید همین ثروتمندشدن زودهنگام باعث شد شخصیتی خاص پیدا کند. همبنیانگذار نپستر با وجود موفقیتهای متعدد در دنیای کارآفرینی، شخصیتی افسارگسیخته هم داشت. بسیاری از همکاران پارکر او را با شرکتنکردن در جلسههای مهم و ناپدیدشدنهای چندهفتهای و دوری از رسانهها میشناسند. حتی رسانههایی که مقالههایی با همکاری پارکر دربارهی او نوشتهاند، از همکاری او با هیئتتحریریهی خود متعجب هستند. از خصوصیتهای مهمی که اطرافیان پارکر را با آن میشناسند، علاقهی شدید به میهمانیهای مجلل است. اگرچه به گواه بسیاری از کارشناسان دنیای فناوری پارکر نقشی حیاتی در شکلگیری اولیه و مقیاسدهی فیسبوک ایفا کرد، عمر فعالیتش در غول شبکههای اجتماعی آنچنان طولانیمدت نبود. در تابستان 2004، پارکر در پالوآلتو با زاکربرگ ملاقات کرد و پیشنهادها و مشاورههایی عالی برای مدیریت فیسبوک به او ارائه داد. یک سال بعد، شان به جرم همراهداشتن موادمخدر دستگیر شد و هیئتمدیره بههمیندلیل او را اخراج کرد. اگرچه بعدا محکومیت جدی علیه همبنیانگذار نپستر اعلام نشد، او ارتباطش را با فیسبوک از دست داده بود.
همانطورکه بهیاد داریم، داستان هیجانانگیز زندگی شان پارکر از 16 سالگی و هککردن شرکتهای بزرگ شروع شد که خود بهتنهایی شبیه به سناریویی سینمایی میماند. پارکر نوجوان شبها تا دیروقت با کامپیوتر مشغول بود و به مجموعهای از شرکتهای بزرگ فهرست Fortune 500 نفوذ میکرد. شان هیچگاه نام آن شرکتها را اعلام نکرد. در نوجوانی، تفریح جالبی برای خود دستوپا کرده بود. وی فهرستی از کسبوکارهای متنوع در سرتاسر جهان ساخته بود که در دامنههای گوناگون از com و edu تا mil و gov فعال بودند. او تصمیم گرفت در هر قاره حداقل به یک وبسایت در هر دامنه نفوذ کند. شان بعدا در مصاحبههایش ادعا کرده بود پس از نفود به وبسایت هدف، به مدیر سیستم اطلاع میداده و آسیبپذیریهای را گوشزد میکرده است.
دوران محکومیت خدمات اجتماعی شان پارکر با ورود جدیتر او به دنیای سرکشی همراه بود. او در کتابخانهای خدمت میکرد که نوجوانان محکوم دیگر هم در آنجا حضور داشتند. پارکر نوجوان در همان دوران با هکری شبیه خود در دنیای آنلاین آشنا شد. شان فنینگ 15 ساله استعداد و رفتارهایی شبیه به پارکر داشت و البته بحث و گفتوگوی آنها دربارهی فیزیک نظری شکل گرفت. بههرحال، پارکر و فنینگ بهسرعت باهم دوست شدند و کمی بعد با همکاری تعدادی از دوستان خود، شرکت امنیت اینترنتی Crosswalk را راهاندازی کردند. آنها در شرکت خود به سازمانهایی مشاورهی امنیتی میدادند که البته موفقیت چندانی بههمراه نداشت. پارکر پس از شکست اولین کسبوکار اینترنتی، بهعنوان برنامهنویس در شرکت بزرگ اینترنتی در ویرجینیا مشغول به کار شد. او وضعیت بهتری در تحصیل پیدا کرده بود؛ اما برخلاف نظر والدین، برای ورود به دانشگاه اقدام نکرد. فنینگ روزی ایدهی راهاندازی نپستر را به پارکر ارائه کرد. پارکر بهمحض قبول همکاری، به سانفرانسیسکو رفت تا بهعنوان همبنیانگذار یکی از استارتاپهای مشهور حباب داتکام مشغول به کار شود.
آشنایی با زاکربرگ و ورود به فیسبوک
پارکر در دوران بیکاری در نیمهی دههی 2000، با وبسایت Thefacebook آشنا شد. او از ایدهی شبکهی اجتماعی وبسایت خوشش آمد و میدانست بهترین روش برای رشد شبکهی اجتماعی، شروعشدن آن از جوامع کوچک همچون دانشگاه است. پارکر جوان بهسرعت وارد وبسایت شد و ایمیلی به مدیر آن، مارک زاکربرگ، ارسال کرد. پارکر پیشنهاد ملاقات با زاکربرگ را به او داد. مت کوهلر که کمی پس از پارکر به فیسبوک پیوست، ایمیل او به زاکربرگ را تاریخی میداند. او دراینباره میگوید: «نپستر و فیسبوک دو نمونه از شرکتهای موفق در تاریخ دنیای اینترنت هستند». در هر دو مورد، پارکر آیندهی موفقیتآمیز آنها را پیش از هرکس و حتی پیش از بنیانگذاران تشخیص داده بود. زاکربرگ و پارکر در نیویورک باهم ملاقات کردند و شام خوردند. روحیات شبیه آنها باعث شکلگیری دوستی عمیقی شد که تا سالها ادامه پیدا کرد. در فیلم شبکهی اجتماعی، به پیشنهاد زودهنگام پارکر به زاکربرگ اشاره میشود که عبارت the را از نام فیسبوک حذف و آن را Facebook نامگذار کند. شاید همین تأثیر دراماتیک، به ادامهی نفوذ پارکر در فیسبوک منجر شد. بههرحال، او چند ماه بعد مجددا با زاکربرگ و اینبار در پالوآلتو دیدار کرد و بنیانگذار فیسبوک پیشنهاد همکاری جدیتری ارائه داد. پارکر برای ورود به پروژهای آماده میشد که شاید بیش از هر پروژهی دیگر در زندگیاش به آن اهمیت میداد. پارکر نقش مهمی در پیشرفت ابتدایی فیسبوک و حتی سِمَت مدیریت مارک زاکربرگ ایفا کرد
برخی ادعا میکنند پارکر در ماههای ابتدایی راهاندازی فیسبوک، حتی بیش از زاکربرگ به آن اشتیاق نشان میداد. پیتر ثیل ، همبنیانگذار پیپال و اولین سرمایهگذار فیسبوک، میگوید شان پارکر از همان ابتدا اعتقاد داشت فیسبوک بسیار بزرگ خواهد شد: «حتی اگر مارک کمی به موفقیت ایدهاش شک داشت، شان تمامی شک و شبههها را از بین میبرد». زاکربرگ و پارکر در اوت 2004 برای افتتاح حسابی مشترک و شرکتی به بانکی در سیلیکونولی رفتند که یکی از قدمهای مهم شراکت آنها بود. در آن دوران، زاکربرگ هنوز تصمیم گرفته بود به هاروارد بازگردد و بسیاری اعتقاد دارند شان پارکر او را از ادامهی تحصیل منصرف کرد. شان پارکر در دوران فعالیت در فیسبوک و حضور درکنار زاکربرگ، تمام تلاش خود را میکرد تا موقعیت شریکش را در استارتاپ تقویت کند. او میخواست اتفاقی که برای خودش در پلاکسو افتاد، برای زاکربرگ در فیسبوک تکرار نشود. پارکر در مذاکرههایش با ثیل و بعدا با شرکت سرمایهگذاری Accel Partners، موقعیتی برای زاکربرگ دستوپا کرد که در تاریخ استارتاپهای تحتحمایت سرمایهگذاران خطرپذیر بیسابقه بود.
با وجود تأثیر عمیق پارکر در اولین سال فعالیت فیسبوک، بازهم رفتارهای عجیبوغریب او به خدشهدارشدن فعالیتهایش منجر شد. مدیرکل فیسبوک در سال 2005 سفری تفریحی به شمال کالیفرنیا کرد و در همانجا به جرم همراهداشتن موادمخدر بازداشت شد. اگرچه هیچگاه اتهام پارکر اثبات نشد، تعدادی از سرمایهگذاران و کارمندان فیسبوک اعتقاد داشتند او دیگر واجد شرایط مدیریت کل شرکت نیست. درنهایت، پارکر با ناراحتی و سرخوردگی شدید فیسبوک را ترک کرد. خروج پارکر از فیسبوک، مانند خروجهای قبلی او نبود. او اینبار توانایی و تجربهی بهتری در مدیریت بحرانها داشت و همچنین زاکربرگ هیچگاه واقعا او را ترک نکرد. پیتر ثیل در جایی گفته بود با وجود اخراج ظاهری پارکر از فیسبوک، تأثیر او تا سالها در شرکت دیده میشد. بههرحال، پارکر پس از فیسبوک هم تجربههای متعددی در دنیای کارآفرینی ثبت کرد و شاید بتوان دوران آرامترشدن او را پس از خروج از فیسبوک دید. او در برههای با همبنیانگذار لینکدین، رید هافمن ، نیز همکاری کرد. نکتهی جالب در تشبیه شخصیت پارکر در فرازوفرودهای متعدد، در مصاحبهای پیتر ثیل دیده میشود: به شان گفتم احتمالا او نوادهای از نسل هاوارد هیوز است. کارآفرینی که بهنوعی تاریخ ایالات متحده را تغییر داد؛ اما جامعه او را آنطور که بایدوشاید نشناخت. شان یکی از بهترین کارآفرینان سریالی در نسل خود است که بهطورحتم جهان پیرامونش را تغییر میدهد و چرخ تاریخ را میگرداند.
شان پارکر با وجود ترک فیسبوک، سهام درخورتوجهی از این استارتاپ بزرگ دراختیار داشت. همین سهام ثروت مناسبی برای او فراهم میکرد تا بخت خود را در دنیای جدید سرمایهگذاری امتحان کند. البته او نیز مانند بسیاری از ثروتمندان سیلیکونولی، فعالیتهای خیرخواهانه را به درگیریهای خود اضافه کرد. شاید چنین رفتاری از شخص سرکشی چون پارکر عجیب باشد؛ اما اگر به رخدادهای زندگی او دقیقتر نگاه کنید، متوجه تلاش و برنامههای جدیاش برای ایجاد تغییر در جامعه میشوید. اولین ورود جدی شان پارکر بهدنیای سرمایهگذاری در سال 2006 و با شراکت در شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر Founders Fund رقم خورد. شرکت مذکور را که پیتر ثیل در سانفرانسیسکو راهاندازی کرده بود، در سرمایهگذاریهای متعدد استارتاپهای بزرگی به دنیای فناوری معرفی کرد. پارکر در فاندرز فاند بهطورجدی فعالیت میکرد و ثیل تلاش او را برای جذب سرمایه با هدف کمک به استارتاپها در مراحل ابتدایی بهدفعات ستوده است. او همچنین در برنامهای با همکاری تککرانچ حضور داشت که بهنوعی مسابقهای برای انتخاب کارآفرینان برتر و اهدای کمکهزینهی ابتدایی بود. پارکر در سالهای فعالیت در فاندرز فاند، بهدنبال استارتاپی بود که با رویکردی قانونی، ایدهای شبیه به نپستر را دنبال کند. در سال 2009، ازطریق یکی از دوستانش با اسپاتیفای آشنا شد که کارآفرینی در سوئد راهاندازی کرده بود و با تمرکز بر استریم آنلاین موسیقی فعالیت میکرد. پارکر ایمیلی به دنیل اک ، بنیانگذار اسپاتیفای نوشت و تبادل ایمیل بین آنها ادامه پیدا کرد. همبنیانگذار نپستر بالاخره در سال 2010، سرمایهگذاری 15 میلیون دلاری در اسپاتیفای انجام داد. او بعدا بهعنوان نمایندهی شرکت در جلسههای مذاکره با غولهایی همچون وارنر و یونیورسال حضور یافت و بالاخره سهام اسپاتیفای در سال 2011 بهصورت عمومی در ایالات متحده عرضه شد. در همان سال، پارکر از همکاری فیسبوک و اسپاتیفای هم خبر داد که به فعالسازی امکان اشتراک فهرست پخش اسپاتیفای در فیسبوک منجر شد؛ همکاریای که نشاندهندهی اهمیت شبکههای ارتباطی پارکر در سیلیکونولی بود.
یکی از اولین اپلیکیشنهای فیسبوک بهنام Causes، در سال 2007 بهکمک شان پارکر راهاندازی شد. این اپلیکیشن سرویسی غیرانتفاعی بود که با استفاده از رسانههای اجتماعی و اتصال خیریهها به یکدیگر و فعالان داوطلب آنها را سهولت میبخشید. تا سال 2013، تعداد اعضای برنامهی مذکور به 186 میلیون نفر رسید که بیش از 50 میلیون دلار به 60 هزار سازمان غیرانتفاعی کمک کرده بودند. پارکر برای نظمدهی و شدتدادن بیشتر به فعالیتهای خیرخواهانهاش، در سال 2015، بنیاد خیریهای بهنام Parker Fundation راهاندازی کرد. او با اختصاص 600 میلیون دلار هزینه، بنیاد خود را متمرکز بر سه حوزهی اصلی بنا نهاد: علوم زیستی و سلامت عمومی و مشارکت اجتماعی. بنیاد پارکر امروزه برای حل بحران در مقیاس بسیار بزرگ در سطح جهانی فعالیت میکند و البته اخیرا حوزهی هنر هم به حوزههای تمرکزی آن اضافه شده است. مؤسسهی تحقیقات پارکر در حوزهی ایمنیدرمانی بیماری سرطان در آوریل 2016 راهاندازی شد. پارکر در راهاندازی این مؤسسه کمکهزینهی 250 میلیون دلاری پرداخت کرد که به 300 دانشمند در 40 آزمایشگاه و 6 مؤسسهی تحقیقاتی اختصاص یافت. از فعالیتهای مهم مؤسسهی مذکور میتوان به آزمایشهای اصلاح ژنتیک CRISPR برای درمان سرطان اشاره کرد. مؤسسهی تحتحمایت پارکر در سالهای بعد نیز دستاوردهای مهمی در درمان سرطان به جامعهی علمی معرفی کرد. پارکر در توسعه و مقیاسدهی یکی از موفقترین (بخوانید موفقترین) استارتاپ سیلیکونولی نقش مهمی ایفا کرد؛ اما اکنون بیش از همه با فعالیتهای خیرخواهانهاش شناخته میشود. جوایزی که به او اهدا شده، به سالهای اخیر و متمرکز بر فعالیتهای خیرخواهانه متعلق بوده است. از افتخارهای مهم او میتوان به قرارگیریاش در فهرست Healthcare 50 مجلهی تایم اشاره کرد که بهخاطر مشارکت در تحقیقات سرطان بوده است. پارکر علاوهبر فعالیتهای خیرخواهانه متمرکز بر برنامههای سلامتی، در کمپینهای انتخاباتی از هر دو حزب اصلی ایالات متحده هم مشارکت و از برنامههای متعددی با تمرکز بر حل مسائل اجتماعی حمایت کرد.
بیوگرافی مارک زاکربرگ بیوگرافی استیو بالمر بیوگرافی: شریل سندبرگ؛ بانوی اول فیسبوک و یکی از زنان ثروتمند جهان بیوگرافی رید هافمن؛ همبنیانگذار لینکدین و مشهور به استاد بزرگ سیلیکونولی
داستان زندگی شان پارکر کارآفرینی را نشان میدهد که نقش مهمی در شکلگیری دوران اوج دوم سیلیکونولی ایفا کرد. همچنین، با فردی روبهرو هستیم که در بهترین سالهای عمر، بهخاطر روحیهی سرکش نتوانست شاهد ادامهدارشدن موفقیت برنامههایش باشد. بههرحال، شخصیتی که از پارکر میشناسیم، احتمالا امروزه هم از رفتارهای گذشتهاش پشیمان نیست؛ اما تلاش میکند با تمرکز بیشتر روی فعالیتهای مفید برای جامعه، چهرهای متفاوت از خود را در تاریخ ثبت کند.