سیاست و بازاریابی - پیتر تیل کیست؟
پیتر آندریاس تیل، یک کارآفرین، بیزینیس من، و نویسنده مشهور امریکایی است که در جامعه کارآفرینی توجه زیادی را به خود جلب نموده است. از مهم ترین دلایل شهرت این کارآفرین برتر می توان به پایه گذاری پی پال اشاره کرد. همچنین، او از اولین سرمایه گذاران پروژه فیسبوک نیز بوده است. البته با این که بخش عمده ای از سهام خود را در فیسبوک به فروش رسانده، همچنان به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره این شرکت فعالیت دارد. به طور کلی می توان گفت که هدف تیل از نگارش کتاب معروفش یعنی صفر تا یک این بود که به دانشجویان خود کمک کند تا چشم انداز وسیعتری را برای آینده کاری خود متصور شده و از تقلید کورکورانه از مسیرهای متعارف و هموار بپرهیزند. در واقع، جان کلام کتاب تیل پافشاری بر دو موضوع رقابت و مونوپولی(انحصار) می باشد. البته انحصاری که وی مد نظر دارد به هیچ عنوان یک انحصار دولتی یا ناپاک نیست.
تیل که یکی از پایه ریزان پی پال است، با همکاری یکی از دانشجویان دانشگاه استنفورد، مجموعه سخنرانی های سال 2012 خود را در کتاب صفر تا یک به چاپ رسانده است. هم اکنون این کتاب با زیرعنوان “آینده موفق از آن کیست؟” به یکی از پرفروش های جهان بدل شده است. مطالعه این کتاب به کارآفرینان، نوآوران و استارت آپ ها شدیدا توصیه می شود.

کتاب صفر تا یک ، عمدتا بر دو موضوع سرمایه داری و کارآفرینی تاکید دارد. می توان گفت که ایده اصلی این کتاب این فرضیه اساسی است: بهتر است که شرکت/محصول منحصربفرد خود را داشته باشید تا اینکه نسخه کپی شده پیشینیان باشید. همانطور که می دانید جوهره اصلی کارافرینی ابداع و نوآوری است. بنابراین، در این کتاب شما به عنوان یک کارآفرین پیش از هرچیزی خواهید دانست که چگونه:
مشکلات و مسائل پیشین را چاره اندیشی کنید. الگوهای پیشبوده را زیر سوال ببرید و ذهنی نوآور داشته باشید. در واقع، صفر تا یک به شما نوآوران می آموزد که چگونه برای مشکلاتی که پیش از این راه حلی نداشته اند، چاره اندیشی کرده و از هیچ همه چیز بسازید (صفر را به یک تبدیل کنید).
دست از رقابت بردارید تا صفرتان یک شود

تیل کتاب صفر تا یک را با یک تناقض آغاز می کند. او ادعا می کند که در عصر رکود فناوری زیست می کنیم، هرچند نور کورکننده تلفن های همراهمان ذهن ما را از این حقیقت منحرف سازند. تیل معتقد است که علیرغم رشد سریع السیر فناوری، راههای دیگری نیز برای رشد و پیشرفت وجود دارند. اگر کنجکاو شده اید که بدانید مهمترین مهارتی که باید به عنوان یک رهبر یا کارآفرین داشته باشید چیست کافیست فکر خودتان را داشته باشید.
شاید عنوان کتاب صفر تا یک برایتان جالب باشد. تیل در این کتاب ذهن مخاطب را به زیبایی تحت تاثیر قرار می دهد. او می گوید دنباله روی و ادامه کارهای پیشین اگر چه ممکن است 1 را به بی نهایت بدل کند، اما وقتی شما به عنوان یک کارآفرین برای اولین بار دست به کاری می زنید، در واقع 0 را به 1 بدل کرده اید. یعنی موفق شده اید از هیچ همه چیز بسازید و همین امر شما را از دیگر رقبا متمایز ساخته و راه را برای پیشرفتهای آتی تان هموار می سازد. به عنوان مثال، قطعا بیل گیتس بعدی به کار طراحی و توسعه سیستم عامل نخواهد پرداخت. یا لری پیج بعدی نیز مجددا به خلق موتورهای جستجو روی نخواهد آورد. ابرکارآفرینان آینده به هیچ وجه برج موفقیت خود را روی سازه های تقلید کورکورانه از پیشینیان بنا نخواهند کرد. تعجب نکنید؛ اما تیل اعتقاد دارد موفقیت از آن کسانی است که از رقابت دوری کرده و کسب و کار خود را به قدری متمایز و منحصربفرد ساخته اند که هیچ رقیبی برای خود نمی بینند.
معروف ترین نظریه تیل در کتاب صفر تا یک این است: “رقابت مال بازنده هاست.” این ادعای وی بسیار بحث برانگیز بوده است. البته او بر خلاف تصور بسیاری از منتقدین خود، به هیچ وجه سرمایه داری را نفی نمی کند. بلکه معتقد است که سرمایه داری ضمن اینکه برای مصرف کنندگان فوق العاده به نظر می رسد، برای شرکتها جهنمی بیش نیست. هر کسب و کاری، پیش از رشد و پیشرفت باید کوچک باشد. به عبارتی دیگر، کارآفرینان باید در ابتدای کار بر یک هدف مارکت کوچک تمرکز کنند تا بدین طریق بتوانند یک انحصار کوچک و خصوصی را برای خود دست و پا کنند. حتما تاکنون فهمیده اید که چرا به طور مثال سودی که باید در جیب صاحبین رستورانهای بزرگ و آنچنانی برود مستقیما در جیب غذاخوری های کوچک پرطرفدار می رود.
بازی مونوپولی کارآفرینان
تیل اعتقاد دارد که “یک بازار هدف عالی برای کارآفرینان تازه کار متشکل از گروه کوچکی از افراد است که طعمه هیچ رقیب دیگری نباشند.” نمونه بارز این نوع کسب و کارها، غول های فناوری مانند فیسبوک و پی پال هستند که در ابتدا جوامع کوچکی از کاربران را نشانه گرفته بودند. این شرکت ها با تمرکز روی این گروههای کوچک، کمبودهای خود را شناسایی نموده و رفته رفته، با توسعه کسب و کار خود، نام خویش را بر سر زبانها جاری ساختند. به طور قطع، اولین باری که ایده راه اندازی فیسبوک در ذهن یک دانشجوی دانشگاه هاروارد جرقه زد، هیچ کس فکر نمی کرد که نتیجه آن یک کسب و کار 200 میلیارد دلاری شود. می دانید چرا؟ چون زوکربرگ پیش از این که به فکر جهانی کردن کسب و کار خود باشد، امپراطوری اش را در محیط دانشگاه مستقر کرده بود.
در فصل هایی از صفر تا یک که به طور خاص به اموری چون فروش و توزیع پرداخته شده، با رهنمودهایی آشنا می شوید که به جرات می توان گفت چکیده ای کامل از چندین کتاب در حوزه کسب و کار می باشد. به طور مثال، این دیدگاه ساده اما تامل برانگیز نویسنده را در نظر بگیرید. “چنانچه شما یک محصول/خدمات جدید و عالی ارائه کرده اید اما راهی عالی برای فروش آن ندارید، مطمئنا کسب و کار موفق و رو به رشدی نخواهید داشت.” در این راستا، تیل کارآفرینان را به ایجاد یک مونوپولی فرا می خواند.
توصیه های پیتر تیل برای کارآفرینان موفق

نکته ای که نباید از خاطر ببرید این است که منحصربفرد بودن تنها یکی از شروط لازم برای موفقیت کسب و کار شماست. تیل معتقد است که مادامیکه کسب و کار شما سودمند نباشد هیچ ارزشی ندارد. بنابراین لازم است که در کارآفرینی، پیش از هرکار دیگری مطمئن شوید که کسب و کار شما از ارزش و سودمندی کافی برخوردار بوده و جوابگوی مخاطبین شما می باشد. چرا که در جهان امروز، تعداد بیشماری ایده های بکر و نو وجود دارند که به ندرت سودمند بوده و به ایجاد کسب و کاری عالی منتهی شده اند.
اگر در فکر راه اندازی کسب و کاری برای خود هستید باید بدانید که توسعه و رشد مونوپولی شما بسیار با اهمیت تر از شرکت در جنگ های بازاری است. از مشخصه های این مونوپولی می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
از فناوری هایی استفاده کنید که صرفا متعلق به شما بوده و از دیگر فناوریهای موجود برتر باشند. از یک شبکه یا پلتفرم خاص برای ارتباط با کاربران بهره گیرید. رفته رفته پتانسیل های خود را در خصوص ارتباط با بازارهای بزرگتر و کاربران بیشتر به بوته آزمایش بگذارید. یک برند قدرتمند بسازید که همه نیازهای مشتریان را پاسخگو باشد. هفت شاخصی که پیتر تیل برای کارآفرینان برتر معرفی می کند به شرح ذیل می باشند:
فناوری: آیا قادرید از یک فناوری قدرتمند برای رشد کسب و کار خود استفاده کنید؟ زمانبندی: آیا اکنون زمان مناسبی برای شروع کسب و کار است؟ مونوپولی: آیا با سهم بزرگی از یک بازار کوچک شروع کرده اید؟ کار تیمی: آیا تیم خوبی دارید؟ فروش: آیا روشهای فروش و ارسال شما مناسبند؟ آینده: آیا بازار شما ظرف 10 تا 20 سال آینده به قدر کافی رشد خواهد داشت؟ عملیات سرّی: آیا موفق شده اید یک موقعیت منحصربفرد برای خود کشف کنید؟ در پایان، شایان ذکر است که موارد فوق به هیچ وجه مطلق نیستند. اما آنچه واضح است این است که هرچه تعداد گزینه های تیک خورده شما در این لیست بیشتر باشد، مشخصا آینده شغلی روشن تری در پیش خواهید داشت.