در گذر تاریخ؛
داستان خانههای لاله زار
چهارشنبه 25 دي 1398 - 13:52:19
|
|
سیاست و بازاریابی - اگر در میدان توپخانه، ابتدای خیابان لالهزار بایستید در انتهای شمالی تهران ناصری ایستاده اید و روبهرویتان اولین باغ شمالی خارج از شهر تهران قرار گرفته است؛ باغی به اسم لاله راز. باغی در شمال شهری که محدوده شمالی آن میدان توپخانه و حد جنوبی آن خیابان مولوی و حد غربی آن باغ شاه و حد شرقی آن دروازه خراسان یا دوشان تپه بوده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی شهر، اعتماد السلطنه، نویسنده و سیاست مدار عصر ناصری در خاطرات خود مینویسد: لالهزار رفتم که آنجا را حاضر کنم، بلکه شاه آنجا تشریف بیاورند. این یعنی لالهزار از تفرجگاههای معمول شاه و درباریان بوده است. این که باغ در چه زمانی ساخته شده روشن نیست، اما در سال 1154 زمانی که باغ نگارستان را میساختند، ژنرال گاردان به تهران میآید و در باغ لالهزار ساکن میشود. باغ لالهزار در عین حال محل اقامت موقت درباریان نیز بود. مثلا قائم مقام فراهانی قبل از این که به باغ نگارستان فرا خوانده شود و در آنجا به قتل برسد در باغ لالهزار اقامت داشت. از نمایندگان ممالک خارجی نیز در باغ لالهزار پذیرایی میشد و علاوه بر ژنرال گاردان که در آن اقامت داشت پس از آن مامورین انگلیس، اطریش و ... در دورههایی در آنجا اقامت میکردند. برای پذیرایی از نمایندگان و سفرای خارجی «چندین جایگاه آبرومند و مناسب» در باغ ساخته شده بود. باغ لالهزار در مناسبتهای دیگر هم مورد استفاده دربار قرار میگرفت. مثلا در مراسم فوت محمد شاه جسد وی را از قصر محمدیه به آنجا آورده شد و مراسم سوگواری را در باغ لالهزار انجام دادند، یا در مراسم ازدواج ناصرالدین میرزا، عروس را که در باغ لالهزار بود، سوار مرکب کرده و در معیت امرا و شاهزادگان به نگارستان میآورند. وجه تسمیهاش هم به گفته جعفر شهری آن بوده که لالههای خودرو در آن میروییدند. بعد از اینکه ناصرالدین شاه دستور تخریب حصار طهماسبی تهران را میدهد، باغ لالهزار همراه با باغ نگارستان در شهر و باروی جدید قرار میگیرند و به تفرجگاه درون شهری تبدیل میشوند. باقی قصه لالهزار که تبدیل شد به شانزهلیزه تهران و بعد از انقلاب مشروطه همه مظاهر مدرنیته در آن ظهور و بروز پیدا کرد. دلیلش هم آن بود که ناصرالدین شاه در سال 1873 میلادی (1252 شمسی) به تشویق صدراعظم خود میرزا حسین خان سپهسالار به فرنگ میرود، در آنجا به ویژه در پاریس استقبال شایانی از او میشود و با مراسم باشکوهی در شانزهلیزه که با حرکت «دستهای فیل در پیشاپیش موکب همایونی» همراه بود، ورود او را گرامی میدارند. این مراسم چنان در سلطان صاحبقران اثر گذاشت که در بازگشت درصدد تشکیل شانزهلیزهای در پایتخت برآمد؛ نتیجه آن شد که باغ لالهزار به نود هزار تومان فروخته شد و خیابان لالهزار در باغ لالهزار احداث شد. برای عبور خیابان از دل آن باغ، حصار و نردههای باغ را خراب کردند و درختان آن را بریدند و زمینهای آن میان اطرافیان شاه تقسیم شد. در اولین اقدامات پس از احداث خیابان، بنا به سنت کهن خیابان سازی در ایران، در دو سوی آن درخت کاشتند و جویهای آب را در آن روان کردند. بعد هم خیابان لاله زار را با چراغهای گاز روشن کردند، تا زندگی شبانه شهری برای نخستین بار در شهر ایرانی تجربه شود. واگن اسبی هم از دیگر مظاهر مدرنیزاسیون بود که از لالهزار به تهران وارد شد وسیلهای تفریحی در خیابان لاله زار بود. واگن اسبی در حیات مدرن شهری پاریس، وسیلهای برای سرعت بخشیدن به جریان نیروی کار و گردش کالا و سرمایه بود، اما در تهران، وسیلهای شد برای تفریح و اسبابی برای بازی بزرگسالان. راه انداختن واگن اسبی نیز قدمی در راستای اروپایی شدن شهر و برای آن بود که خیابان، حال و هوای خیابانهای اروپایی را پیدا کند. خلاصه این اقدامات آن شد که امروز از خانهباغهای تاریخی لالهزار چیز چشمگیری نمانده هرچند هنوز هم ممکن است در پشت و پنهان مغازهها و در دل کوچه پسکوچههایش بقایایی از آن خانه باغها مانده باشد که کسی از آنها خبر ندارد، اما دست کم به سه نمونه مشهور از خانه باغهای باقیمانده در سه کوچه تاریخی لالهزار میتوان اشاره کرد. کوچه اتحادیه آنچه بیش از هر چیز لالهزار و خانهباغهای فراموش شدهاش را در این سالها بر سر زبانها انداخت، خانه باغ اتحادیه است. رحیم اتحادیه صراف نامدار و تاجر بزرگی بود که بیش از صد سال پیش این املاک را از وراث امینالسلطان خرید. مسجد امین السلطان در خیابان اعلاالدوله یا خیابان فردوسی امروز یادگاری باقیمانده از این صدر اعظم قجرهاست. پیش از او این املاک متعلق بود به ظهیرالدوله و معروف بود به باغ ظهیرالدوله که در شمیران املاکی به همین عنوان داشت و بعدها تبدیل شد به آرامگاه خودش و بسیاری از نامداران فرهنگ و هنر ایران. رحیم اتحادیه پنج همسر داشت که اولی در جوانی فوت کرد. او با چهار همسرش و بچههای آنها در این خانه زندگی میکرد. هر کدام از همسرها عمارت خودش را و نوکر و کلفت خودش را داشته و برای بچههایش هم لله و دایه. بعضی از بچهها هم بعد ازدواج در همین خانهها ساکن شدند. خانه اتحادیه در دهه پنجاه لوکیشن سریال معروف دایی جان ناپلئون بود و همین اتفاق این خانه را برای همیشه در تاریخ سینمای ایران و جعبه جادویی تلویزیون ماندگار کرد. سال 1385 بنا به شکایت ورثه پرتعداد مرحوم اتحادیه این خانه از فهرست میراث ملی خارج شد و هر روز بیم تخریب آن میرفت. اما در سال 1394 سرانجام سازمان زیباسازی شهر تهران این خانه تاریخی را از ورثه اتحادیه خرید و حالا چند ماهی است که متخصصان در آن مشغول مرمت اند. بیشتر عمارتهایی که امروز در خانه اتحادیه دیده میشود در اواخر دوره قاجار ساخته شده و مابقی متعلق به دوره ناصری است. کوچه بوشهری کوچه بوشهری نام خود را از معین التجار بوشهری، یکی از تاجران معروف دوره قاجاریه گرفته است. امروزه نیمی از بدنه جنوبی این کوچه ساختمان سینما خورشید است و حیاط پشتی سینما دری رو به این کوچه دارد که قسمت ورودی به صورت دکه فروش کتاب در آمده است. اما بخشی از بدنه شمالی کوچه اندرونی و بیرونی عمارت بوشهری است که قسمتی از آن به پارکینگ عمومیبوشهری تغییر کاربردری داده است. روزگاری در این کوچه عمارت معینالتجار بوشهری قرار دارد که یکی از خانه – باغهای لالهزار بوده و امروز بخش عمدهای از اندرونی و بیرونی و باغ آن تخریب شده و تنها بخش باقیمانده از آن، بخش بیرونی عمارت است که در انتهای کوچه بوشهری باقی مانده است. بر اساس مستندات تاریخی، معین التجار در دوره مشروطه از قدرت بالای اقتصادی و سیاسی برخوردار بود و به علت مخالفت با قوامالملک شیرازی در سال 1277 به تهران آمد و قریب سیهزارمتر از باغ لالهزار را از ناصرالدینشاه خریداری کرد و در آن چندین عمارت با شکوه بنیاد نهاد و کلیه اثاثیه و لوازم آن را از خارج وارد کرد و هر کدام از آن بناها را به یکی از فرزندان خود بخشید و خانه خود را آن چنان ساخت و تجهیز کرد که در تهران هیچ بنائی به شکوه و زیبائی بنای حاج معینالتجار در آن تاریخ وجود نداشت. کاربری این بنا پیش از انقلاب و در دهه 50 خورشیدی از مسکونی به کاربری نظامیتغییر پیدا میکند و محل ساختمان اداره مبازره با مواد مخدر و سپس شهربانی تهران میشود و بعد از پیروزی انقلاب نیز تا شکلگیری نیروی انتظامی، دفتر شهربانی تهران در همین ساختمان قرار داشت که در آن دوران ساختمان متحمل آسیبهای جدی شد. حاج محمد معین التجار را نخستین نویسنده کتاب خلیجفارس و تثبیت کننده مالکیت آن بر کشور ایران میدانند به همین جهت او را پدر معنوی خلیج فارس مینامند. او از شخصیتهای مشهور تاریخ تجارت و سیاست ایران در خطه جنوب به شمار میرفت و نبض اقتصاد ایران در جنوب ایران در مقطع زمانی خاص مشروطه تا جنگ جهانی در دستان او بود. در ابتدا او به عنوان یک تاجر، معروف شد و سپس پا به عرصه سیاست نهاد. از جمله شخصیتهای شناخته شده و سرشناس بوشهر که نقش بسیار مهمی در تاریخ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران دوره قاجار و پهلوی، ایفا کرد، حاج آقا محمد معین التجار بوشهری بود. وی با لیاقت و کاردانی اقتصادی، خود را به مهمترین نهاد سیاسی کشور یعنی مجلس شورای ملی و مدارج بالا رسانید و با افتتاح مجلس شورای ملی، یکی از دو نماینده بانفوذ و با درایت تجار در مجلس اول بود. در دوره سوم نیز به نمایندگی از مردم بوشهر وارد مجلس شورای ملی شد. کوچه پیرنیا عمارت مشیرالدوله در خیابان لالهزار نو در سه طبقه و نیم با یک شیوه تلفیقی دلپذیر از معماری ایرانی و فرنگی ساخته شده است و دارای گچبریها و کاشیکاریهای بسیار زیبایی است. اولین طبقه آن، به تقریب یک متر از سطح زمین پائینتر است. در آنجا، سفرهخانه، چایخانه، کتابخانهی قدیمیمرحوم مشیرالدوله، چند اتاق استراحت و انبار بزرگ وسایل خانه قرار داشت. در شمال شرق طبقه دوم، آشپزخانه و اقامتگاه خدمه بود. در ضلع جنوب شرقی، «حیاط حمام» قرار داشت که شامل یک حمام بزرگ بود. باغچهای وسیع در مقابل بخش اصلی ساختمان خودنمایی. دفتر کار مشیرالدوله در سمت راست ساختمان و در طبقه نخست قرار داشت. همان اتاقی که در آن مرحوم مشیرالدوله پیرنیا بعد از بیست سال خدمت در دولتهای مشروطه، باروی کار آمدن رضا خان، کنج عزلت گزید و در این گوشهنشینیاش، تاریخ ایران باستان را به رشته تحریر درآورد که اولین مطالعه جامع درباره تاریخ ایران به زبان فارسی بود و هنوز که هنوز است منبعی برای استخراج کتب تاریخ مدارس و مطالعه دانشجویان تاریخ است. قسمتی از خانه مشیرالدوله امروز تبدیل شده است به مرکزی برای تحقیقات در طب سنتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و قسمت دیگری از آن به پاساژی تبدیل شده که ورودی ان در خیابان منوچهری است و در آن اسباب و لوازم ارایش و پیرایش میفروشند.
http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/105995/داستان-خانههای-لاله-زار
|