بازاریابی سیاسی -
بازاریابی چیست؟ تعریفی که بسیاری از بازاریابان هنگام شروع این صنعت چنین تعریفی از
بازاریابی یاد میگیرند:
بازاریابی قرار دادن یک محصول مناسب، به قیمت مناسب در زمان و مکان مناسب است. این کار بسیار آسان است!
شما فقط نیاز دارید محصولی را ایجاد کنید که بسیاری از مردم آن را میخواهند، آن محصول را در مکانی عرضه کنید که بسیاری از مردم به طور منظم به آنجا مراجعه میکنند، قیمت آن را منطبق بر ارزشها در نظر بگیرید و تمام این کارها را زمانی انجام دهید که مردم میخواهند خرید کنند.
با این حال، پیدا کردن آنچه که مشتریان میخواهند، شناسایی مکانهایی که مردم خریدشان را از آنجا انجام میدهند و قیمتگذاری مناسب که نشان دهندهی ارزش محصول باشد و گرد آوردن همهی اینها در زمان مناسب کاری سخت به نظر میرسد. زیرا اگر فقط یک عنصر را به درستی انجام ندهید فاجعه به بار خواهد آمد. به عنوان مثال ممکن است شما یک ماشین با سوخت اقتصادی فوقالعاده را در کشوری که سوخت بسیار ارزان است ترویج کنید، یا یک کتاب درسی را پس از شروع سال تحصیلی جدید منتشر کنید و یا یک آیتم را به قیمتی بسیار بالاتر از ارزش آن به فروش برسانید. همهی این مثالها و صدها مثال دیگر مطمئنا ضررهای بزرگی به کسبوکار شما خواهد رساند.
آمیزهی
بازاریابی به شما کمک خواهد کرد زمانی که شروع میکنید به طرح یک محصول از انجام این نوع اشتباهات جلوگیری کنید. آمیزهی
بازاریابی و چهارp
بازاریابی معمولا به عنوان مترادف یکدیگر استفاده میشوند اما لزوما یکسان نیستند. آمیزهی
بازاریابی یک عبارت کلی برای توصیف انواع سازمانها است که سعی دارند محصول یا خدمات را به بازار برسانند. چهار p
بازاریابی یک تعریف از آمیزهی
بازاریابی است که برای اولین بار در سال 1960 توسط جروم مک کارتی مطرح شد.
چهار p
بازاریابی عبارتند از:
محصول (Product )
مکان (Place)
قیمت (Price)
توسعه(Promotion)
یک راه خوب برای درک چهار p
بازاریابی پرسیدن سوالهایی برای درک آمیزهی
بازاریابی است. در ادامه برخی از سوالاتی مطرح میشود که با پاسخ به آنها در کسبوکارتان میتوانید هر چهار عنصر را تعریف و درک کنید.
محصول:
مشتری از محصول و خدمات ما چه میخواهد؟ آیا با محصول ما نیازهایش برطرف میشود؟ چه ویژگیهایی در محصول برای پاسخگویی به نیازها وجود دارد؟ چگونه و کجا مشتری از آن استفاده خواهد کرد؟ آیا ویژگیهایی دیگری هم میتوانستید به محصول اضافه کنید که نکردید؟ مشتری چگونه و چه موقع از محصول استفاده خواهد کرد؟ نام محصول شما چیست؟ چگونه آن را در مقابل رقبای خود متمایز خواهید کرد؟
مکان:
خریداران در چه مکانهایی محصول یا خدمات شما را جستجو میکنند؟ اگر آنها یک فروشگاه را جستجو میکنند نوع آن چیست؟ یک بوتیک است یا سوپرمارکت؟ آیا آنلاین است؟ مستقیم انجام میشود یا از طریق کاتالوگ؟ چگونه میتوانید به کانالهای توزیع مناسب دسترسی پیدا کنید؟ آیا نیازی به استفاده از نیروی فروش دارید؟ رقبای شما چه کاری انجام میدهند و چگونه میتوانید بهتر و متفاوتتر از آنها باشید؟
قیمت:
ارزش محصولات شما در نزد خریداران چگونه است؟ آیا مشتریان روی قیمت حساس هستند؟ آیا یک کاهش قیمت کوچک باعث میشود سهم بازار اضافی بدست آورید؟ یا یک افزایش قیمت کوچک غیرقابل تشخیص میتواند منجر به افزایش سود شما شود؟ قیمت شما در مقایسه با رقبا چگونه است؟ آیا امکان ارائهی تخفیف به مشتریان تجاری یا بخشهای خاصی از بازار وجود دارد؟
توسعه:
چه زمانی و در کجا پیامهای
بازاریابی شما بیشترین تاثیر را خواهد داشت؟ آیا برای رسیدن به مخاطبان به
تبلیغات در مطبوعات، تلویزیون، رادیو و غیره نیاز دارید؟ بهترین زمان برای
تبلیغات شما چه زمانی است؟
این چهار p فقط یک زیر مجموعه از ابزارها برای بهینهسازی
بازاریابی شما است. در طول سالهای اخیر مدلها توسعه پیدا کردهاند و هفت pBitner’sبازاریابی هم مطرح شده است که شامل چهار p مذکور به علاوهی people, processes ، physical است.
رویکرد دیگر چهار c است که این عناصر را به خریدار نسبت میدهد و شامل نیازهای مشتری(Customer needs)، هزینه(Cost)، راحتی(Convenience)، ارتباطات(Communication) است.
این مدل برای کمک به شما در جهت ارائهی یک پیشنهاد جدید به بازار و یا تست استراتژی
بازاریابی میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
منبع: mindtools
برچسب ها:
بازاریابی