سیاست و بازاریابی
سه نکته براي ورود به يک بازار جديد
چهارشنبه 23 ارديبهشت 1394 - 10:28:27 AM
بانک مقلات بازاريابي

در زمان ورود به يک بازار جديد، وارد شدن به اين بازار با قدرت زياد و کامل يک موضوع مهم و حياتي تلقي مي شود. در غير اينصورت، در صورتي که ديگر رقباي شما در اين بازار در رابطه با استراتژيهاي رشد خود با قدرت عمل کنند، بزودي شما به حاشيه رانده مي شويد.

در تجربه اي که اخيرا براي برندينگ يک مرکز عرضه غذاي فست فود داشتيم، به سه نکته مهم دست يافتيم که در اين مطلب آنها را با شما به اشتراک مي گذاريم:

 1- بر تاثير مصرف کننده متمرکز شويد.

کاربر نهايي محصول يا خدمت شما کسي است که در نهايت سرنوشت برند شما را تعيين مي کند و معرفي و شناخت يک برند جديد همانند معرفي و شناخت يک فرد جديد مي باشد: همواره تنها از يک فرصت براي ايجاد تاثير اوليه برخوردار هستيد. مردم همواره داراي عاداتي هستند که بر اساس تجربيات اوليه شکل گرفته اند، پس حتما توجه کنيد که در اولين برخورد با يک مشتري تاثيري مثبت از خود بجاي بگذاريد که ناشي از محصول و خدمات با کيفيت و با ثبات شما هستند.

همواره سعي کنيد بر رضايت مشتري تمرکز داشته باشيد، چرا که اين رضايت کليد تکرار خريد مشتري مي باشد. مشتريان متوجه ارزش پيشنهاد شده به آنها را بخوبي درک کرده و اين ارزش ارائه شده در دراز مدت تاثير خود را بر جاي مي گذارد.

 2- شرايط شخصي سازي خدمات و … را فراهم بياوريد.

مشتريان شخصي سازي خدمات و … را به عنوان يک ارزش درک مي کنند و فراهم آوردن فرصتي براي شخصي سازي در صورتي که بخوبي اجرا شود موجب رشد هر بخش و حوزه اي مي شود.

در تجربه اي که به طور کوتاه در ابتداي اين مطلب به آن اشاره کردم، ما مدل کسب و کار خودمان را بطور کامل با تکيه و تمرکز بر اين خصوصيت براي شخصي سازي تدوين کرديم. در نتيجه بخوبي مشاهده کرديم که ميزان علاقه به اين مجموعه به شدت توسط کيفيت محصولات شخصي سازي شده اي که پيوسته قادر به ارائه آن با سرعت بالا به مشتري هستيم هدايت مي شود. کسب و کارهاي مختلف در هر حوزه اي از توجه بيشتر به اين ويژگي مي توانند به شدت منتفع شوند.

 3- قابل پيش بيني بودن را سهل و آسان کنيد.

ثبات و تداوم رويه براي يک برند موفق بسيار حياتي مي باشد. مصرف کننده گان اغلب نسب به استفاده از برند هايي آشنا تمايل بيشتري دارند، چرا که اين برندها همواره تجربه اي يکسان و ثابت را براي آنها فراهم مي آورند. به منظور برآورده ساختن اين انتظار، عمليات روزانه و آمادگي براي آنها بايد تسهيل شود تا برآورده کردن تقاضاي مشتري سهل و آسان باشد. البته با ترکيب کردن نکته اي که در رابطه با شخصي سازي کردن در بالا به آن اشاره شد، پيش بيني تمايلات مشتري نيز تا حدودي غير ممکن مي شود.

در نمونه اي که به آن اشاره شد، براي اطمينان از قابليت پيش بيني ما زيرساختي را ايجاد کرديم که ضمن سادگي به دور از هرگونه نقص و خطا بود. نظامي را تعبيه کرديم که در آن هر يک از شعب در کوچکترين جزئيات دقيقا عين يکديگر بودند، به گونه اي فضاي آماده کردن غذا مثل هم بودند، سبزيجات در يک اندازه مثل هم خرد مي شدند و پيتزا هاي تحويل داده شده داراي ابعادي عينا مثل هم بودند. در چنين وضعيتي هر مشتري بخوبي مي دانست که ما چه چيزي به وي تحويل مي دهيم و البته ما هم مي دانستيم که مشتري ما انتظار دريافت چه چيزي را دارد، به اين ترتيب از هر دو طرف فرايند تعبيه شده به موضوع داشتن قابليت پيشبيني توجه کرده بود.

داشتن ثبات رويه بطور قابل بحثي يکي از مهمترين ملاحظات براي ورود به هر بازاري مي باشد. اين روش کار اجازه مي دهد تا کيفيت و بهره وري هر دو در کنار هم وجود داشته باشند.

توجه داشتن به اين سه نکته در ارائه محصول و خدمات به مشتري به هر مجموعه و کسب و کاري در وارد شدن به يک بخش جديد از بازار کمک مي کند و موجب بدست آوردن يک مشتري وفادار و داشتن يک مدل کسب و کار با ثبات رويه در دراز مدت مي شود.


http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/353/سه-نکته-براي-ورود-به-يک-بازار-جديد
بستن   چاپ