چاپ

سیاست و بازاریابی - زاهدان - خانواده‌ای به گرمی آفتاب

زاهدان - خانواده‌ای به گرمی آفتاب
ما برای تهیه این پادکست به زاهدان سفر کردیم و با مشارکت کنندگان این طرح در آنجا همراه شدیم. داستان خانواده های زاهدانی بدون شک با داستان این شهر یک پیوند ناگسستنی دارد.
چیزی کمتر از صدسال قبل بود که رضاخان سرمست از سرکوب فروانروایان محلی سیستان و بلوچستان وارد زاهدان شد. البته آن زمان زاهدان با نام دزدآب شناخته می شد. برکه آبی در محل توقف کاروان های رهگذر بود و البته اندک خانوارهایی که شاید به اندازه یک روستا بودند. اسم دزدآب به دستوررضاخان به زاهدان تغییر پیدا کرد. البته خیلی زود تبدیل به مرکز سیاسی و اداری استان شد. بماند که شاید هدف از کل این ماجرا تاسیس یک مرکز قابل نظارت و کنترل توسط قوای دولتی وانتظامی بود، وگرنه سیستان و بلوچستان کم شهر آباد و با پتانسیل مرکزیت نداشت! بهرجهت زاهدان رو به رشد درست مثل یک کعبه آمال، محل ورود قطار قطار آدم هایی که از شمال و جنوب استان و حتی از استان های دیگر شد. آدم هایی که اغلب تا پیش از این در روستا و در بین خویشاوندان خود بودند و حالا اینجا! نهایتا همراه زن و فرزندشان بودند. یک خانواده به اصطلاح هسته ای که با رویای پیشرفت و یا شاید از سر ناچاری بار سفر بستند!....
این گفت‌وگو با مشارکتِ بهروز روستاخیز، جمیله ریگی، آزاده اصلاح، مریم مبین، امید ملازئی، علی فروزش، مریم موسوی و زهرا اسماعیل‌زهی؛ گوینده: سینا آذرنوش
در شنوتو : https://shenoto.com/album/47281
در کست‌باکس : https://b2n.ir/058906
در تلگرام : t.me/familydlg
کانال تلگرام #معصومه_ابتکار : @massoumehebtekar