سیاست و بازاریابی
چهار نمونه از رفتارهای بدی که گاهی ممکن است به‌نفع شما و دیگران باشد
چهارشنبه 13 اسفند 1399 - 10:31:19 AM
زومیت
سیاست و بازاریابی - در این مقاله، پنج نمونه از رفتارهای بدی را معرفی می‌کنیم که گاهی ممکن است به‌نفع شما و دیگران باشد. به‌عبارت‌دیگر، تحقیقات و مطالعات مختلف مزایای متفاوتی در این رفتارها کشف کرده‌اند که گاهی به‌کمک انسان‌ها می‌آیند.

جانی کارسون ، مجری تلویزیون و کمدین معروف، نقل‌قولی دارد که می‌گوید: «مردی را می‌شناسم که سیگارکشیدن، نوشیدن، ازدواج‌کردن و داشتن رابطه‌ی جنسی و خوردن غذاهای گران را کنار گذاشت. او تا روزی که خودکشی کرد، سالم بود.» این نقل‌قول واقعیتی ناراحت‌کننده را نشان می‌دهد؛ اینکه همیشه نمی‌توانیم فرشته باشیم و اصلا چه لزومی دارد که فرشته باشیم؟ در مطلب حاضر، پنج نمونه از رفتارهای بدی را معرفی می‌کنیم که گاهی ممکن است به‌نفع شما و دیگران تمام شوند. تحقیقات و مطالعات مختلف مزایای متفاوتی در این رفتارها کشف کرده‌اند. این مزایا از رفتارهایی ناشی می‌شوند که عده‌ای به آن برچسب رفتار بد را می‌چسبانند. 1. فحش‌دادن
شواهد علمی و بررسی‌های روان‌شناسان درباره‌ی فحش‌دادن نشان می‌دهد این کار برای سلامتی جسمی و روحی مزایایی دارد که شاید تا‌به‌حال از نظر دور مانده است. اسناد زیادی درباره‌ی مزایای فحش‌دادن وجود دارد. این مزایا بهبود تحمل درد و تقویت قدرت بدنی و کمک به انسجام اجتماعی را شامل می‌شود و مطالعات در این زمینه همچنان ادامه دارد. دشنام‌دادن می‌تواند استراتژی مقابله‌ای مؤثری برای مقابله با خشم در جاده‌ها باشد. بررسی صدها راننده سه سناریو از خشم را نشان می‌دهد: منتظرماندن برای ردشدن عابران پیاده در عبور از مقابل چراغ‌ها بریده‌شدن مسیر به‌وسیله‌ی راننده‌ی دیگری که حقِ‌تقدم آن را تصدیق نمی‌کند. خودرو متوقف‌شده‌ی غیرقانونی که سد راه می‌شود. مطالعات قبلی حاکی از آن است که فحش‌دادن عبارت شایع پرخاشگری کلامی در بین رانندگان است. بااین‌حال، نقش فحش به‌عنوان مکانیزم کنارآمدن با خشم ناشناخته مانده است. این یافته‌ها حاکی از آن است که فحش‌دادن نه‌تنها بیان پرخاشگری کلامی به راننده‌ی دیگری در جاده است؛ بلکه گاهی اوقات راهی برای کنارآمدن با خشمی است که به نتایج بهتری برای راننده‌ی فحاش منجر می‌شود؛ نتایجی ازجمله تأثیر مثبت‌تر و کمتر شدن فعالیت‌های بدنی مانند کتک‌کاری.

سیاست و بازاریابی

2. بی‌حوصله‌بودن
تا‌به‌حال شنیده‌اید فقط افراد حوصله‌سر‌بر بی‌حوصله می‌شوند؟ این باوری عمومی در زمانه‌ی شلوغ و هدف‌گرایی است که در آن زندگی می‌کنیم؛ اعتقادی که باعث می‌شود تصور کنیم افرادی که حوصله‌شان سر می‌رود، افرادی تنبل و خارج‌ازتصور هستند. آیا واقعا این‌گونه است؟ به‌طرز شگفت‌انگیزی، بی‌حوصلگی تجربه‌ای جهانی در انسان‌هاست و هر شخصی خود را گاه‌به‌گاه خسته و بی‌حوصله می‌یابد. روان‌شناسان دراین‌باره می‌گویند این موضوع به‌سادگی مانند احساس‌نداشتن درباره‌ی هیچ قصد و هدفی و میل ناموفق برای درگیر‌شدن در جهان است. طبق مطالعات، بی‌حوصلگی و افسردگی می‌تواند برای فرد و عملکرد او در برخی از مواقع مفید واقع شود. برای مثال، تحقیقات کامل و دقیق دانشگاه واترلو این مسئله را ثابت کرد. این تحقیق پیشنهاد می‌دهد احساس افسردگی و بی‌حوصلگی در‌حقیقت به برخی کمک می‌کند تمرکز و زمانشان را برنامه‌ریزی و در‌نهایت، کارهای مهم‌تر را انتخاب کنند.

سیاست و بازاریابی

3. احمق‌بودن
باور کنید یا نکنید، احمق‌بودن ممکن است وجهی مثبت داشته باشد یا حداقل بگذارید احساسات احمقانه را بپذیریم. مارتین شوارتزه ، میکروب‌شناسی که در حال نوشتن در ژورنال علوم سلولی است، داستانی درباره‌ی ملاقات با یکی از آشنایان قدیمی‌اش تعریف می‌کند که یکی از افراد موفقی است که ملاقات کرده بود. این فرد که تحصیلات علمی‌اش را رها کرده و به‌عنوان وکیل آموزش دیده است، به شوارتز گفته بود علم را رها کرده است؛ زیرا احساس احمقانه‌ای در او ایجاد می‌‌کرد. این اظهارات تکان‌دهنده در افکار مارتین شوارتزه انعکاس داشت تا اینکه روز بعد ناگهان به ذهنش خطور کرد انجام علم باعث می‌شود او نیز احساس حماقت کند. اغلب ممکن است مشخص نباشد آیا شما حتی پرسش‌های درستی مطرح می‌کنید یا خیر، چه برسد به اینکه به یافتن پاسخ‌های صحیح فکر کنید. شوارتزه دریافت نداشتن همه‌ی پاسخ‌ها ما را به مقابله با «حماقت مطلق» خود مجبور می‌کند. اگر بتوانید این احساس را بپذیرید، می‌تواند باعث آزادی شود. این احساس کمک می‌کند تا دگرگون شوید و اشتباهات را در این راه تحمل کنید. این امر در خارج از علم نیز صادق است و می‌تواند انگیزه‌ای برای به‌چالش‌کشیدن یا حتی گاهی به خود شک‌کردن شود. تحقیقات نشان می‌دهد اکثر ما درحقیقت بیش‌از‌حد به توانایی‌هایمان اعتماد داریم. اعتماد‌به‌نفسی که می‌تواند مانع یادگیری و توسعه‌ای باشد، در طولانی‌مدت هوشمندانه‌تر می‌شود. 4. تخلفات اجتماعی
شاید بتوان تخلفات اجتماعی را نهایتِ رفتاری بد دانست. برای مثال، کشتن شخصی دیگر رفتاری بد و بسیار مضر است؛ اما درباره‌ی اقدامات عادی پیش‌پا‌افتاده چه می‌توان کرد که در قانون برایشان مجازات تعیین شده است‌؟ اغلب فکر می‌کنم برای خلاص‌شدن از قانون‌های پیش‌پا‌افتاده‌ی بی‌پایان، کمی تخلف اجتماعی لازم است.

سیاست و بازاریابی


http://www.PoliticalMarketing.ir/fa/News/186051/چهار-نمونه-از-رفتارهای-بدی-که-گاهی-ممکن-است-به‌نفع-شما-و-دیگران-باشد
بستن   چاپ